مترجم: زهرا هدایت منش
منبع:راسخون



 

در كینگز كالج لندن میكروسكوپی ساخته شده است كه با آن می‌توان به نمونه‌های زنده و نمونه‌های تر نگاه كرد، بدون آنكه به این نمونه‌ها آسیب برسد. این میكروسكوپ، یك میكروسكوپ پرتو x نرم است كه با چشمه سنكروترون دیر زبری كار می‌كند. قدرت تفكیك میكروسكوپ‌های پرتو x نرم، از قدرت تفكیك میكروسكوپ‌های نوری 250 نانومتر بیشتر است و كار آن‌ها، برعكس میكروسكوپ‌های الكترونی، احتیاجی به خلأ ندارد. قدرت تفكیك تقریبی این میكروسكوپ 5ر0 میكرومتر و قدرت تفكیك دقیق آن 10 نانومتر است و در هر 20 دقیقه یك بار روبش انجام می‌دهد. با بهتر شدن كیفیت چشمه سنكروترون دیر زبری در ماه مارس 1986 و افزایش زمان روبش به حدود یك دقیقه كاهش می‌یابد، با توجه به قدرت نفوذ نسبتاً زیاد و قابل تغییر پرتوهای x نرم، در مقایسه با الكترون‌ها، می‌توان نمونه‌های ضخیم (ضخامت بیشتر از 1 میكرومتر) غیر آلوده را بررسی كرد.
قسمت اصلی میكروسكوپ تیغه منطقه فرنل آن است. این تیغه یك توری پراش دایره‌ای است كه همان كار كانونی كردن عدسی در دستگاه‌های اپتیكی را انجام می‌دهد. در اینجا نیز مانند همه توری‌های پراش، عامل مهم دقتی بوده است كه در رسم خطوط روی تیغه به كار رفته و حصول به آن چندین سال طول كشیده است. گروه كینگز كالج به سرپرستی پروفسور برج توانسته است با استفاده از تكنیك میكروسكوپ تونلی روبشی، تیغه‌های منطقه‌ای به قطر 36 میكرومتر بسازد كه فاصله میان خطوط آن بین 18 تا 100 نانومتر است. پلیمرهای كربن با روش خاصی بر بستر نازكی از كربن رسوب داده می‌شوند. برای افزایش كارایی در امر كانونی كردن، كپیه طلایی این تیغه‌های كربنی، به روش لیتوگرافی همپوشانی پرتو x، بر بستر نیترید سیلسیوم برداشته می‌شود.
از تحقیقاتی كه در زمینه مواد قرار است با استفاده از این میكروسكوپ جدید انجام شود یكی هم نحوه خشك شدن سیمان است. سیمان در حالت جامد به وسیله رشته‌هایی پیچك مانند به هم نگه داشته می‌شود. با بررسی سیمان، هم موقعی كه تر است و هم وقتی كه دارد خشك می‌شود، می‌توان پی برد كه آیا این رشته‌های پیچك مانند همیشه حضور دارند یا فقط ضمن فرایند خشك شدن به وجود می‌آیند.
كاربرد دیگر میكروسكوپ جدید، تهیه نقشه مواضع یك عنصر خاص در یك نمونه مثلاً كلسیوم در استخوان است. با پرتوهای ایكسی كه انرژی‌شان درست بالا و پایین لبه جذبی كلسیوم است، دو تصویر گرفته می‌شود. از آن‌جا كه توان جذب همه عناصر دیگر موجود در نمونه ثابت باقی می‌ماند، با تفریق این دو تصویر از همدیگر می‌توان محل كلسیوم را در نمونه استخوان مشخص كرد. این آزمایش در آزمایشگاه ملی بروكهیون انجام شده است و تیم كینگز كالج بر آن است كه این تكنیك را در مورد مواد دیگر هم به كار ببرد.